زبل من خانوم شده
لیلیای خونه ما خیلی زبل شده و هر روز یه کار جدید یاد یاد می گیره و ما رو ذوق زده
باباش جرات نداره لباس بیرون بپوشه ، می چسبه بهشو حتی بغل منم نماید تند تند میگه د د د د و هی بای بای میکنه
تو ماشین هم که باشیم خانوم پشت فرمون جاشه یا می خواد خودشو از پنجره اویزون کنه و دستاشو بگیره بیرون و باد بخوره به موهاش حالا تو این گرما ...
تا صدای ترمز دستی رو میشنوه باید به هر طریقی بپره بغل باباش تا از چیزی جا نمونه مبادا
عاشق اب خوردنه لیوان ببینه یا هر کی اب بخوره ب ب ب اب میاد تو دهنش یه قلوپ می خوره بقیشم رو زمین میریزه و شلپ شولوپ اب بازی
حموم هم دوست داره به جز قسمت سر شستن و صورت شستن
هر بچه های با هر سنی رو نی نی صدا میزنه
رابطش با پسرا و مردا بهتره مثل مامانش
کفشاشو میاره و به زور می خواد پاش کنه و دست اخر کله پا میشه
شونه هم که دستش بدی به سبک خودش مو شونه میکنه
اسم جدید دکترش براش گذاشته "اورانیوم غنی شده" اونم تو رو شناخته و دلش به حال من سوخت
شمع یا لامپ ببینه حتی تو تلویزیون شروع میکنه به فوت کردن
جارو برقی ، اتو و وسایلی که خطرناکن رو خوب میشناسه و با انگشت اشاره نشونشون میده و از خودش صدای بووووووو بووو در میاره
بهش میگم پستونکت کو دستاشو به حالت نمیدونم می گیره و میره دنبالش می گرده
عاشق توپ بازیه و به توپ می گه پپپپ پ پپپپ پ
طرفدار کمک کردن به مامان تو گردگیری خونه هم هست دخترم البته باز اون هم به سبک خودش وقتی دستمال به دست دنبال می افته دنبالم خیلی خوردنی می شه
خدا نکنه طبق میلش عمل نکنی سرشو می ذاره زمین و گریه ، دلم می خواد بغلش کنم و نازش کنم اما باید بی تفاوت باشم تا لوس نشه
حالا این وسط کلی شیطونیای دیگه مثل شکستن ظرف روغن زیتون ، ریختن نمک کف اشپزخونه ، کفش خوردن و ...