لیلیا عبدالمالکیلیلیا عبدالمالکی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

پرنده کوچک خوشبختی

پیشی ملوسه

1392/1/24 19:52
نویسنده : مامان ليليا
190 بازدید
اشتراک گذاری

واسه این اسم این پستو گذاشتم پیشی ملوسه چون هر وقت میبینمت یاد پیشی ها می افتم...

مثل اونا چهار دست و پا می ری ، وقتی بیدار میشی خودتو می کشی وقتی هم خوابت بیاد خمیازه با اون دهن کوچولوت می کشی ضعف می رم وقتی این کاراتو می بینم

 

وحالا اصل مطلب

تازگی ها عروسکاتو می شناسی و یه سریشونو بیشتر از بقیه دوست داری و با خودت این ور اون ور می بریشون تو اتاقت یا اشپزخونه ، موقع غذا خوردن هم محکم می گیریش تو بغلت وقتی هم خوابت بیاد سرتو میذاری روشونو می گی دیش دییییییییییی لا دی ... یعنی مامانی جیش بوس لا لا

 

خیلی خیلی شیطون شدی یا پارتیشن می ندازی رو زمین یا باند ضبط

از یه جاهایی رد می شی که عمرا یه پیشی ملوس بتونه رد شه

بعضی وقتا اگر بیکار باشم وقتی مشغول بازی باشی یواشکی از تو اشپز خونه نگات می کنم

اول می ری سراغ سبد عروسکات خیالت که راحت شد از اونا می ری سراغ تی وی و مهر دستای کوچولوتو می زنی

کل خونه رو که زیرو رو کردی دنبالم می ایی و گریه ... که مامان بیا بازی

منم میرم قایم میشم تا بیای پیدام کنی بعدش تا منو ببینی از ذوقت بازم گریه که اخ جون مامانم پیدا شد

اینم عکس عروسکات که از همه بیشتر دوسشون داری

 

از راست به چپ

نفس خانوم که بابا برات روز ولنتاین خرید وقتی یه کنجد تو دلم بودی الن هم یه پا نداره گل سرش هم خورده شده

جناب قورباغه سبز

خرسو خان دایی برات خریده

نی نی گلو  اینم دایی برات خریده

طوسی که شب چهار شنبه سوری که سه تایی رفته بودیم بیرون اتیش بازی خودت انتخاب کردی و از همه بیشتر دوسشون داری

 

 

پتو ت رو هم می شناسی وقتی خوابت میاد می ری پیداش می کنی و سرتو می ذاری روشو دلبری می کنی جوجه

حتی وقتی تو لباسشویی دیدیش کلی واسش ذوق کردی و بعدش گریه ... دلت می خواست بغلش کنی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

منير
23 اردیبهشت 92 8:44
عروسك هاي بچگي ، بهترين همدل بزرگي ما هستن اونا رو براش حفظ كن