دست دستی
شب پیش من و بابا احسان رو غافلگیر کردی . من داشتم برات تو بلاگت پست می ذاشتم و بابایی برات اواز می خوند که ناگهان متوجه شدیم لیلیا خانم داره یه کارایی می کنه . داشتی با اواز بابایی نی نای نای می کردی و دست دستی می کردی اولش فکر کردیم یه حرکت بی معنیه اما بیشتر که دقت کردیم دیدیم بله اموزشهامون جواب داده . قربونت برررررررررررررررررم کلی ذوق کردیمو دادو فریاد و ملچ و مولوچ ....... دوست داریم و مرسی که این لحظه های زیبا رو به من وبابا هدیه می کنی .
خدایا شکرت که این روزای شیرین رو میبینم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی